۲۹ چیزی که آرزو داشتم وقتی از دانشگاه فارغ التحصیل شدم می دانستم - کاریا

 این مقاله ترجمه شده از وبسایت جاستینگ وف می‎باشد     این مطلبی است که من آرزو می کردم وقتی در سن ۲۳ سالگی از دانشگاه فارغ التحصیل شدم می دانستم. من ۷ سال پیش از دانشگاه اهایو در رشته مطالعات ورزشی فارغ التحصیل شدم. در سال اول دانشگاه من شروع به ساخت وب سایت کردم تا بتوانم پول بیشتری  به دست آورم.(بیشتر برای شرط بندی های زیاد من بر روی بازی های فوتبال) پول زیادی نتوانستم به دست بیاورم اما در حد چند صد دلاری در ماه برای من کافی بود. این کار باعث شد از پیدا کردن کار جانبی دیگر در دوران تحصیل دست بردارم. وقتی از دانشگاه فارغ التحصیل شدم در ریوالز به عنوان یک بازاریاب مشغول به کار شدم. من در سال اول دانشگاه به مدت ۴ ماه به عنوان کارآموز مشغول به کار بودم. من آن شرکت و افرادی که در آنجا بودند را دوست داشتم اما در درون خودم می دانستم از کار کردن برای کسی دیگر خوشحال نخواهم شد.     همه با من صحبت کردند تا آن شغل را از دست ندهم. حقوق خوبی میگرفتم و بیمه بودم. والدین من اصلا دوست نداشتند فکر کنند که پسر تازه فارغ التحصیل شده آن ها یک شغل واقعی نداشته باشد. اگر چه من آن ها را سرزنش نمی‎کنم. من مطمئنم اغلب والدین جدای از همه چیز امنیت شغلی فرزندانشان را می‎خواهند. بعد از کلی بحث من تصمیم گرفتم تا  کار خودم را انجام دهم. در آن موقع از طراحی وب سایت ماهانه حدود ۵۰۰ دلار درآمد داشتم و فهمیدم با زمان و تمرکز بیشتر می توانم درآمدم را به ۲۰۰۰ دلار افزایش دهم. از آنجا، توانستم به اوضاع خودم سر و سامان دهم. از درآمد چند صد دلاری در ماه به ۲۵۰۰ دلار در ماه ، به ۵۰۰۰ دلار در ماه ، و به ۱۰۰۰۰ دلار در ماه رسیدم. اما یک مشکل بزرگ وجود داشت. من یک شغل واقعی نداشتم. در آن موقع فکر می کردم برای همیشه دوام خواهد آورد. بعد از اینکه همه چیز به هم ریخت. من خوش شانس بودم که پول زیادی را در ۶-۱۲ ماه اول پس انداز کرده بودم. بعد از آن حدود ۲ سال بسیار سخت شروع شد. من واقعا نمی توانستم چیزی را پیش ببرم. با پس اندازی که از قبل داشتم زندگی می‎کردم، و هر تجربه جدیدی را که آغاز می‎کردم آن طوری که انتظار داشتم پیش نمی‎رفت. به جای تمرکز بر روی یک ایده همزمان بر روی ۱۰ ایده مختلف کار می‎کردم. پستی و بلندی های زیادی را تجربه کردم. یک جدایی سخت نیز داشتم که اوضاع را برای من سخت تر کرد. شریکی داشتم که بعد از یک سال عالی مرا رها کرد. از طرفی کاملا ناامید بودم و حسابی که در بانک باز کرده بودم ۲ ماه دیگر کاملا خالی می شد. من حتی به صورت موقتی برای چندین ماه برای زندگی پیش پدر و مادرم برگشتم. خدا رو شکر از آن موقع به بعد بلندی های زندگی من از پستی های آن بیشتر است. من دو کسب و کار را از پایه شروع کردم و در کم تر از یک سال هر دو را به یک میلیون دلار رساندم. کاملا وضع سلامتی ام را تغییر دادم، اینکه چه بخورم و چه کاری انجام دهم تا اندام مناسبی داشته باشم. از همه مهم تر، احساس می کنم چیزهایی زیادی را در چند سال گذشته آموخته ام که آرزو می کردم کاش وقتی از دانشگاه فارغ التحصیل شدم می‎دانستم که میخواهم با شما به اشتراک بگذارم. ۱. سخت ترین مسئله زندگی شما این است که خودتان را قانع کنید شما ارزش آن را دارید تا کارهایی که می خواهید انجام دهید هرکسی در مورد چیزی مطمئن نیست. ما فکر می کنیم به اندازه کافی خوب نیستیم. فکر می کنیم شایستگی موفقیت را نداریم. فکر می کنیم استحقاق آن دختر یا پسر را نداریم. وقتی سرانجام شما کامل نبودن بقیه را می بینید و اینکه شبیه شما هستند آن موقع است شما می فهمید مانند بقیه شایستگی انجام دادن کارهای بزرگ را دارید ۲. دور انداختن وسیله های غیر ضروری شما را خوشحال تر خواهد کرد تا خریدن چیز های جدید در سال ۲۰۱۲ من تصادفا با دو نفر از اوهایو که خودشان را مینیمالیست می خواندند آشنا شدم. من هر شب حدود ۲۰ پست از مطالبشان را در وبسایتشان می خواندم. خیلی سریع عاشق یکی از ایده های آن ها شدم از چیزهایی که ارزشی به زندگیتان اضافه نمی کند راحت شوید. آن روز من ۳۲ کیسه زباله از چیز هایی را که به نظرم غیرضروری بود را دور انداختم. من واقعا به هیچکدام از آن ها نیازی نداشتم و لازم نبود چیزی را جایگزین آن ها کنم. بعد از آن کار احساس کردم بار زیادی از دوش من برداشته شده است و احساس آزادی می کردم. من هنوز هم سعی می کنم هر ماه از شَرّ بعضی چیزها راحت شوم. همیشه از خودم میپرسم آیا چیزی ارزشی به زندگی من اضافه می کند یا نه ، اگر جواب منفی بود آن را دور می اندازم. ۳. تغییر چیزهایی که می خورید و تمرکز بر روی سلامتیتان مهم ترین تصمیمی است که می توانید بگیرید. من عادت کرده بودم هر غذای ناسالمی را بخورم. هر روز کلی غذای فرآوری شده نه چیز بیشتر. من خوردن و کار کردن سالم را جز الویت هایم در نظر گرفتم ، و یکی از بهترین تصمیم هایی است که تا کنون گرفته ام. ۴. اغلب افرادی که نسبت به شما حسادت می کنند از شما انتقاد می کنند و می گویند شما بازنده اید. انتقاد افرادی که شما به آن ها احترام می گذارید تنها انتقادی است که باید به آن گوش کنید بدون شرح ۵. اکثر ما یک زندگی سایه ای داریم که مانع رسیدن ما به زندگی که خواهان آن هستیم می شود استیون پرسفیلد در کتاب حرفه ای شوید در این مورد می نویسد. اغلب ما یک زندگی سایه ای داریم که باعث می شود نتوانیم آنگونه که واقعا می خواهیم زندگی کنیم. زندگی سایه ای می تواند شغل ، سلامت ، و یا حتی رابطه شما باشد. همه ما یکی از آن ها را داریم. ۶. به خودتان اجازه دهید تا آسیب پذیر باشید قدرت از آسیب پذیر بودن می آید. وقتی شما به خودتان اجازه می دهید آسیب پذیر باشید ، شما بیشتر به خودتان و افرادی که در اطرافتان هستند متصل می‎شوید. شاید شبیه جملات روان پریشان به نظر برسد، اما یک حقیقت است. ۷. هیچکس در این دنیا به شما چیزی بدهکار نیست ، حق داشتن شبیه یک بیماری بد است وقتی شما فکر کنید همه چیز به خودتان بستگی دارد و کسی چیزی به شما بدهکار نیست ، شما کنترل زندگیتان را در دست خواهید گرفت. اما گر احساس کنید دنیا چیزی به شما بدهکار است، یا شما استحقاق چیزهای بهتری را دارید شما با طرز تفکر یک قربانی زندگی می کنید. زندگی شبیه یک قربانی شما را به جایی نخواهد برد. ۸. اگر منتظر یک شغل، خانه جدید، یا یک نامزد هستید که شما را خوشحال کند هیچوقت خوشحال نخواهید شد. خوشحال بودن یک انتخاب است وقتی برای اولین بار پول زیادی به دست آوردم، یک جیپ کاندر را به قیمت ۶۰ هزار دلار خریدم.  یک ماشین بسیار عالی که من هنوزم هم عاشق آن هستم. اما فقط یک ماشین برای من نبود. چیزی بود که من فکر می کردم من را خوشحال خواهد کرد. وسیله ای بود که من فکر می کردم اگر بخرم موفق خواهم بود. این طرز تفکری است که همه دارند و در تبلیغات هر روز آن را مشاهده می کنیم. اما واقعیت نیست. هیچ ماشین، خانه یا حتی رابطه ای شما را خوشحال نخواهد کرد اگر خودتان شاد نباشید. شما باید انتخاب کنید که خوشحال باشید. ۹. هر چقدر بزرگتر می شوید کم تر به اینکه بقیه چه فکر می کنند اهمیت خواهید داد. ۱۰. وقتی در مورد چیزهای کلی در زندگی خود به “ عنوان کسی که هستید فکر می کنید“ یک جای کار مشکل دارد. ۱۱. یک مهارت با ارزش در خودتان پیدا کنید و در آن خبره شوید خبره بودن در همه زمینه ها امکان پذیر نیست. اما بهترین بودن در یک چیز جایی است که پول واقعی آن جاست. متخصص بودن حتی بهتر است. همیشه یک جراح قلب به نسبت یک پزشک عمومی بیشتر مورد نیاز است. ۱۲.وقتی بر اساس باورهای خودتان زندگی کنید ، برای افرادی که در اطراف شما هستند الهام بخش می شوید چند ماه پیش ، یکی از دوستانم به من گفت بسیار از کارهای من برای او الهام بخش است و سعی می کند بهتر باشد. من وقتی این را گفت غافلگیر شدم چون هیچوقت به این صورت در مورد آن فکر نکرده بودم. اما این جمله را از افراد دیگری هم شنیدیم و الان آن را درک می کنم. من هم دوستانی دارم که برای من الهام بخش هستند، و شاید من هرگز به آن ها یادآوری نکرده ام.     وقتی باورهایتان را زنده نگه می دارید، نمی توانید کمک کنید اما می توانید برای افرادی که در اطرافتان هستند الهام بخش باشید. ۱۳. نظم مهم ترین بخش از موفقیت است هر روز ۷ صبح بیدار شدن و شروع کار چیزی است که یک نفر را موفق می کند. واقعا کار مشکلی است اما ضروری ترین قسمت برای موفق شدن است. نظم از استعداد مهم تر است. ۱۴. همیشه برداشتن اولین قدم سخت ترین کار است ما همیشه در برداشتن اولین قدم برای چیزی که برای ما  ارزش دارد مقاومت می کنیم. هر چقدر آن کار ارزش بیشتری داشته باشد شما بیشتر مقاومت خواهید کرد. اما به محض اینکه اولین قدم را بر می دارید متوجه می شوید که آن قدر ها که فکر می کرده اید سخت نبوده است. ۱۵. همه وقتی اولین بار چیزی را امتحان می کنند گند می زنند شما  ممکن است وقتی چیزی را شروع می کنید واقعا خراب کنید اما  به تدریج بهتر خواهید شد. اگر شما در اولین باری که چیزی را امتحان می کنید مانند افراد حرفه باشید تمام معادلات  زندگی را بر هم خواهید زد. ۱۶. کم تر از داشته هایتان زندگی کنید کم تر از پولی که درآمد دارید خرج کنید. قبل از اینکه پول هایتان را خرج کنید آن ها را در بانک پس انداز کنید. این ساده ترین توصیه است که ۹۰٪ مردم آن را نادیده می گیرند. ۱۷. وقتی پای تغییر زندگی به میان می آید نزدیک ترین افراد به شما منفی ترین هستند. خانواده و دوستان شما را بهتر از هر کسی دیگری می شناسند ، به همین خاطر هیچوقت نمی توانند شما را فردی متفاوت از چیزی که الان هستید تصور کنند. اگر شما دنبال یک تغییر اساسی در زندگی خود هستید ، معمولا این افراد بیشتر از هر کس دیگری علیه شما خواهند بود. ۱۸. پول وجدان ندارد این درس با ارزشی است که من از دان کندی یاد گرفته ام .برای پول مهم نیست که شما یک کشیش باشید یا تولید کننده محتوای غیر اخلاقی. افرادی هستند که کارهای بسیار بزرگی می کنند و پول زیادی هم در می آورند، اما افرادی هم هستند که کار های بی نهایت غیر اخلاقی انجام می دهند و در آمد زیادی هم دارند. با اخلاق بودن این حق را به شما نمی دهد که درآمد بیشتری داشته باشید. ۱۹. کتاب های زیادی را مطالعه کنید من سعی می کنم هفته ای یک کتاب را مطالعه کنم یا دوباره بخوانم. خیلی از وقت ها من کتاب هایی را که دوست دارم چند بار می خوانم. من در ابتدای هر روز قبل از اینکه کارم را شروع کنم ۳-۴ صفحه از یک کتاب را می خوانم  تا طرز فکرم را با آن تنظیم کنم.     در گذشته از مطالعه کتاب ها متنفر بودم فایت کلاب اولین کتابی بود که من واقعا از آن لذت بردم و آن من را وادار کرد تا صدها کتابی که تا به حال نخوانده بودم را مطالعه کنم. ۲۰. هر سه سال شما متوجه می شوید سه سال پیش چقدر احمق بودید. من مطمئن نیستم شما هم با من هم عقیده باشید اما هر  چند سال نسبت به سال پیش میفهمم که چقدر احمق تر بودم. به نظر من این چیز خوبی است چون شما می فهمید که بهتر شده اید. اگر شما اینگونه نیستید پس احتمالا یک جای کار مشکل دارد. ۲۱. در کنار افرادی باشید که از شما بهتر هستند جمله ای است که می گوید شما مجموع ۵ نفری هستید که بیشترین ارتباط را با آن ها دارید. به نظرم واقعا همین طور است. ارتباط با احمق ها شما را زمین خواهد زد. اما با سوپراستارها در ارتباط باشید سعی می کنید بهتر باشید. ۲۲. تا زمانی که واقعا کسی را دوست ندارید با یک نفر وارد رابطه نشوید افراد زیادی هستند که ترجیح می دهند کمی شاد باشند تا اینکه مجرد باشند. من واقعا این افراد را درک نمی کنم. اگر شما می خواهید با یک نفر باشید دلیل و احساس بسیار عمیق تری لازم است. وقتی با کسی هستید که عاشقانه دوستش ندارید شما به هر دو نفرتان صدمه می زنید. ۲۳. شما یا بهتر می شوید یا بدتر. چیزی به نام درجا زدن وجود ندارد     این را “دیو”دوست من بار ها و بارها به من گفته است. استفاده او از این جمله برای خودش در بدنسازی بود ، اما من فکر می کنم در تمام زمینه های زندگی می توان آن را تعمیم داد. اصطلاح ثابت ماند و در جا زدن وجود ندارد. شما یا بهتر می شوید یا بدتر. ۲۴. برای افرادی که در زندگیتان هستند معیار مشخص کنید شما باید برای دوستان ، شریک زنگی ، همکاران و …معیار های واقعی تعیین کنید. افراد موفق معیار هایی دارند و به افرادی که اطراف آن ها هستند این معیار ها را می دانند. اگر افرادی که با آن ها در ارتباط هستید با استانداردهای اولیه شما همخوانی ندارند و فکر نمی کنید به این زودی ها تغییر کنند پس وقت آن است تا آن ها را کنار بگذارید. ۲۵. وقتی نوبت به کار می رسد پل های پست سرتان را خراب نکنید حدود ۴ سال پیش من کار احمقانه انجام دادم و تبلیغات یک فروشنده دیگر را در فیسبوک کپی کردم. این کار احمقانه و کاملا تقصیر من بود. من پل های زیادی را برای آن فروشنده و افرادی که با آن ها کار می کرد خراب کردم. از آن موقع من بارها از او معذرت خواهی کردم و الان ما در تبلیغات مختلف با هم کار می کنیم. اگر فکر می کنید دیگر به کسی نیاز نخواهید داشت به خودتان اجازه ندهید چنین چیزی را قبول کند . پل هایی که در ادامه مسیر با آن ها نیاز دارید را خراب نکنید. ۲۶. اهدافتان را مشخص کنید – ۵ ساله ، ۱ ساله ، ماهانه و روزانه من دفترچه ای دارم و تمام اهدافم را در آن نوشته امنیت. کار ، درآمد ، سلامتی و اهداف شخصی اصلی ترین آن ها هستند. من لیستی بلندی از اهداف ۵ ساله امنیت دارم که اهداف سالانه ، ماهانه ، هفته ای و روزانه ام را مشخص می کنید. اگر شما اهدافتان را مشخص نکنید چیزی برای حرکت کردن به سوی آن ندارید. ۲۷. اگر آینده کاری شما در دست بقیه است اگر آن را از دست دادید غافلگیر نشوید حتی بهترین افرادی که شما می شناسید بیشتر از آنکه به شما اهمیت بدهند به خودشان توجه می کنند. اگر شما به کسی اجازه دهید حرفه شما را به خودتان دیکته کند امنیت نخواهید داشت. امنیت شغلی یعنی شما همیشه می دانید در هر موقعیتی باشید قادر به کسب درآمد هستید. ۲۸. در مقابل کارهایی که بقیه مردم دنبال می کنند احساس وظیفه نکنید هر کسی برای چیزهایی که از زندگی اش می خواهد اهداف متفاوتی دارد. اگر در اهداف شما بچه ها یا خرید خانه نیست احساس طرد شدن نداشته باشید. فشار زیادی از طرف خانواده و دوستان برای دنبال کردن روش سنتی مانند به دست آوردن یک موقعیت شغلی ، ازدواج ، خرید خانه و داشتن بچه وجود دارد. اما اگر در اهداف خودتان چنین مواردی ندارید برای دنبال کردن آن ها تحت فشار قرار نگیرید. ۲۹. اگر شما برای تعطیلات زندگی می کنید ، اشتباه عمل می کنید اگر شما از شنبه ها متنفرید و همیشه منتظر تعطیلات آخر هفته هستید احتمالا عاشق کاری که انجام می دهید نیستید. کسانی که عاشق کارشان هستند همان طور که از آخر هفته ها لذت می برند از بقیه روزهای هفته نیز لذت می برند. امیدورام این پست به عده کمی کمک کند.  

تگ: جستجوی ۲۹ چیزی که آرزو داشتم وقتی از دانشگاه فارغ التحصیل شدم می دانستم - کاریا